تاثیر پدر بر روی آینده دختر و اجتماع!

در این داستانک (یا هر چیز دیگری!) رابطه یک پدر و دختر را با هم میخوانیم. البته نه یک بار که دوبار! و هر بار متفاوت. ببینید در حالت اول چه به سر آینده دختر و اجتماع میآید و در حالت دوم هم.

این مثالی از اجتماع میلیاردی انسان ها بر روی کره زمین است!!

سرگیجه جوانان در این دنیای امروزی.

متاسفانه انسان مدرن به سمت و سوی تنهایی میرود. چیزی که هم میخواهد و به دنبالش است و هم ازش گریزان است. انسان های مدرن امروزی در یک دوراهی گیر افتاده اند که هر دو را میخواهند اما به هیچ کدام نمیرسند و در چیزی مابین آن قرار دارند. مخصوصا جوانان که سرگیجه گرفته اند!

و زنان بی شوهر ...

درد دلی از ملیکا بهزادی در ادامه مطلب.

اگر همین الآن خوشبخت نیستید پس هرگز خوشبخت نخواهید شد!

اگر سعی کنید که مدام خوشبخت بودن خود را به چیزهای مختلف ربط دهید و بگویید که مثلا اگر به فلان چیز رسیدم خوشبخت میشوم یا اگر فلان شغل را پیدا کردم خوشبخت میشوم و ...  ،  مطمئن باشید که هرگز خوشبخت نخواهید شد و چه بسا تا پایان عمر بدبخت خواهید بود.

ببخشید که رُک گفتم! ولی واقعیت را گفتم...

حقیقت همیشه تلخه!

یکی را می شناختم که ...

برای تخطی کردن از همه حکم های خدا توجیه می تراشید
دو، دوتا چهارتا می کرد، سفسطه می بافت و دست آخر این نتیجه را استخراج می کرد
که اگر خدا در این مورد این طوری گفته منظورش چیز دیگری بوده و ...
تا اینکه ...

در لحظات سختی زمان کندتر میگذرد!

تا به حال برایتان پیش آمده که جایی میخواهید بروید و عجله دارد و درست در همان هنگام چراغ قرمز لعنتی جای 90 ثانیه پنج دقیقه طول بکشد تا سبز شود؟ لابد با خودتان میگویید اگر الآن شهاب سنگ هم قرار بود بیفتد زمین قطعا روی سر من می افتاد. اما در واقع اینها فقط تصورات شماست.

دانشمندان فهمیده اند که به خاطر اینکه در لحظات سختی مغز فعالیت بیشتری دارد زمان کند تر میگذرد!! حالتی روایتی شبیه به همین را اما اینبار در مورد قضاوت اشتباه از ملیکا بهزادی بخوانید.

انسان بودن در جامعه ای که ...

گاهی اوقات هست که ما میخواهیم خوب باشیم اما نمیگذارند! باور نمیکنید؟ اگر برای عبور از خیابان بایستید تا چراغ قرمز شود و بعد مثل یک شهروند متمدن عبور کنید مطمئن باشید حتی خود پلیس هم مسخره تان میکند که این سوسول رو نگاه!!

نمیدونم کی بود که یک جمله ی قشنگی گفته بود: انسان به مردمانی گفته میشود که در جامعه ای که به شکل تکان دهنده ای بی آبروست ، آبرومندانه زندگی میکنند.

پس شما همچنان متمدن باشید.

حداقل چون انسان هستید. بگذارید خودتان باور کنید که انسانید...

روایتی از ملیکا بهزادی را بخوانید که به مشکلات این انسانها میپردازد.

لذت با خانواده بودن یا ذلت در اختیار خانواده بودن؟!

گاهی اوقات انسان چیزهایی را دارد که قدرشان را نمیداند و هنگامی که از دستش داد تازه میفهمد که چه چیز با ارزشی را از دست داده است! یکی از این چیزهای با ارزش که با هیچ چیز نمیتوان آن را خرید خانواده است. احساس آرامشی که با در کنار خانواده بودن به آدم دست میدهد با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.

گاهی اوقات تعهدی که به خانواده تان دارید آزارتان میدهد. اگر میخواهید از این آزار رهایی پیدا کنید کافیست چند روز به یک مسافرت تک نفره و تنهایی بروید. آن وقت قدر چیزی را که داشتید بیشتر میدانید و دیگر همانی نیستید که پیش از سفر بودید!! روایتی از ملیکا بهزادی را بخوانید!