ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
سلام دوستان
یک سوال
تصور کنید به بانکی در منطقه ولنجک رفتید تا چکی رو نقد کنید و با پول اون چک خودتون را از شخص دیگهای پس بگیرید تا برگشت نخوره، اما حساب صاحب چک موجودی نداره و ساعت کار بانک هم داره تموم میشه و در همین لحظه شخصی از شما که با عجله در حال تماس گرفتن با صاحب چک هستید میپرسه که چه طوری می تونه به میدون انقلاب بره. در این لحظهست که شما منفجر میشید و سیل عصبانیتتون رو روی سر اون عابر میریزید، غافل از اینکه اون مسافره و شهر رو نمیشناسه و از همه جا بیخبر فقط با تعجب به شما نگاه میکنه.
این اتفاق برای همهمون افتاده. شاید جای اون شخص عصبانی بودیم وشاید هم به جای اون مسافر و از این رفتار حسابی آزرده شدیم.
بیاین در وبلاگ من در مجله موفقیت یه قول به هم بدیم.
سلام دوستان.
اگر یک خرده به گفتگوهای روزمرهمون دقت کنیم، میبینیم که مرتب در حال بازگو کردن نکات منفی هستیم. به محض اینکه کسی رو میبینیم، دنبال عیوبش میگردیم که در مورد اونها با هم صحبت کنیم، بعد هم میپردازیم به بیاخلاقیها و نامردیها و نواقص موجود در جامعه و غیره.
اما تا به حال شده ببینید کسی در جمع در مورد نکات مثبت شخصی که غایبه صحبت کنه؟ این اتفاق خیلی نادره، اما چرا؟ اشکال اون چیه؟
از امروز قراره در وبلاگ من به هم قول بدیم فقط از دیگران انتقاد نکنیم بلکه اونها رو نقد کنیم.
امروز قراره در وبلاگ من به هم قول بدیم که به پرخاشگری دیگران پاداش ندیم
در ابتدای این هفته قراره در وبلاگ من در سایت موفقیت به هم قول بدیم آنقدر قوی باشیم که هیچ چیز نتواند آرامش درونیمان را به هم بریزد.
سلام دوستان.
ما در ابتدای هر هفته در وبلاگ من در سایت مجله موفقیت یک قول به هم می دیم.
در اولین هفته کاری از سال 94 قراره به هم قول بدیم که منطقه امنمون رو بزرگتر کنیم؛ بشکنیم این دیوارهای کذایی ترس رو که ما رو در خودشون زندانی کردند.
بیرون از این دیوارها، کلی تجربه فوقالعاده هست که ما هنوز درکشون نکردیم. ظرفیت این دنیا برای موفقیت بینهایته و هرچه بیشتر از زندگی طلب کنیم، بیشتر به دست میاریم.
از خودتون بپرسید تا به حال چند بار از بیان نظر یا ایده خلاقانهتون ترسیدید، اما بعد دیدید که یک شخص دیگه با انجام همین کار موفقیتی بزرگ رو کسب کرده و به خودتون گفتید که مگه انجام دادن این کار در بدترین حالت چه خطری داشت که از اون صرف نظر کردید؟
اگر شما هم موافقید به وبلاگ من برید و با خوندن این پست به همه قول بدید.