وقتی شما در مورد چیزی زود قضاوت میکنید کوچکترین اتفاقاتی را که حتی ربطی به موضوع هم ندارد به آن موضوعی که قضاوت کرده بودید ربط میدهید و برای خود بهانه تراشی و دلیل بافی میکنید و کم کم یقین پیدا میکنید.
عکس زیر را نگاه کنید! الآن مثلا اگر فردی که گل کاکتوس دستش است بخواهد دست چپش را بالا بیاورد و آرام کاکتوس را لمس کند ، آن فردی که پشت دیوار ایستاده فکر میکند وی دو دستی دارد یک گرز سنگین آهنی را برای ضربه زدن به وی آماده میکند! پس سعی کنید با قضاوت های خود روبه رو شوید و نگذارید شاخُ برگ بگیرند...
پیش داوری، این
خوراک روزمره ما !در روزهای بعد نسبت به رفتارش حساس میشی. هرحرکت یا رفتارش به نظرت معنی دار میاد و همه ی اونها رو به یک سمت سوق میدی:
اون دیگه بهت علاقهای نداره!
زاویه ی 2:
امروز نامزدت از صبح بدشانسی آورده بود اون از اول صبح که فهمیده بود دیشب که گوشیش افتاده بود توی آب اسپیکرش سوخته بود. یعنی اساسیترین قطعه اش!
اون هم گوشیش رو گذاشته بود توی خونه چون فعلاً قابل استفاده نبود. بعد از چند بارکه تو تماس گرفتی برادرش گوشیش رو دیده بود و ناچاراً رد تماس داده بود. بعد هم گوشیش رو خاموش کرده بود .
توی محل کار سرش خیلی شلوغ شده بود. یک هفته بود اوضاع بحرانی بود. یک لحظه فکر کرد کاش گوشیش خراب نشده بود و میتونست برای دقایقی هم که شده باهات حرف بزنه. خدا رو شکر که این هفته ی سخت داشت تموم میشد.
بعد از فراغت از کار با اشتیاق به سمت خونه تون اومد تا با هم بیرون برید و اون دو قراری رو که کنسل کرده بود رو جبران کنه. اما احساس کرد تو خسته هستی. شاید هم از چیزی ناراحت بودی که نمیخواستی بگی. اون فکر کرد حتماً مشکل شخصی ای داری که بیادبیه وقتی خودت دوست نداری راجع بهش صحبت کنی ازت بپرسه.
چون وقتی خودش از مسئلهای ناراحته دوست داره شخصاً موضوع رو در خلوت حل کنه و دوست نداره کسی ازش چیزی بپرسه که اون مجبور بشه حاشیه بره یا بهانه بیاره.
به هر حال نامزدت فکر میکنه شرایط روحی تو زیاد برای بیرون رفتن مساعد نیست. احتمالاً سرت خیلی شلوغ بوده که حتی باهاش تماس نگرفتی و نفهمیدی که گوشیش خرابه که حتی در این مورد هیچ حرفی نزدی!
و اون سکوت میکنه. سکوت میکنه و سوالهای بیجوابش رو از تو نمیپرسه و منتظر میمونه بعداً خودت به اونها جواب بدی.
در روزهای بعد تو خسته و بهانهگیر شدی. انگار داری تاوان مشکلاتت رو از اون پس میگیری. اون شاهد اینه که تو بیخود و بیجهت باهاش بدرفتاری و بهانه گیری میکنی. و اون سکوت میکنه، سکوت میکنه و و صبر میکنه تا تو مشکلت رو حل کنی و به شرایط عادی برگردی.
دو هفته ی بعد:
زاویه ی 1:
واقعاً احساس میکنی در روابطت با نامزدت به بن بست رسیدی. اون حتی دلیل ناراحتی تو رو ازت نمیپرسه و به بیتوجهی هاش ادامه میده. هیچ توضیحی هم برای کارهاش نداره. انگار رفتارهاش به نظرش خیلی موجه میان. واقعاً که دیگه باید گفت این دیگه خیلی پرروییه!
زاویه ی 2:
تو دو هفته ست عصبی و حساس شدی و نامزدت دیگه تحمل رفتارت رو نداره. هر چقدر بهت زمان میده تو به رفتار عادی گذشته ت بر نمیگردی و او هم مثل تو فکر میکنه دیگه باید تکلیف این وضعیت رو روشن کنه.
و روشن کردن تکلیف این وضعیت تبدیل میشه به یک دعوای درست و حسابی.
هر دو طرفتون وقتی حرفهای طرف مقابل رو میشنوید تعجب میکنید که او شما رو به چه رفتارهایی متهم میکنه که حتی روحتون هم ازش خبر نداره و این به دلخوری شما اضافه میکنه. این دعوا به غیر از تخریب هیچ نتیجه ای نداره و خودتون هم نمیتونید بفهمید کی، چرا و چه جوری همه چیز این قدر به هم پیچیده شده و با این کوه سوء تفاهم باید چی کار کنید.
اما من میدونم کی این اتفاق افتاد:
وقتی در مقابل سوالهای بیجوابتون سکوت کردید، سکوت کردید و سکوت کردید.
وقتی از طرف مقابلتون انتظار داشتید که فکر شما رو بخونه. وقتی به تفاوت نگرش، خواسته ها و رفتارهاتون که ناشی از اختلاف جنسیت شماست بی توجه بودید و فکر میکردید طرف مقابلتون عیناً مثل شما فکر و رفتار میکنه.
وقتی زن با سکوتش داره از مرد به خاطر کاری که چند ساعت پیش انجام داده توضیح میخواد و مرد که اصلاً اون کارش رو فراموش کرده سکوت زن رو ناشی از خستگی، بیحوصلگی یا شاید هم بیتوجهی میدونه.
دو خواهش!:
1. به یاد داشته باشید انسان ها هر کدومشون یک دنیای متفاوتاند یک رفتار از طرف شما ممکنه یک علامت متفاوت از اون چه که شما واقعاً میخواهید برای طرف مقابلتون باشه.به خصوص زن و مرد که حتی خیلی جاها با هم در تضاداند و نقطهی مقابل و مکمل هم هستند و زبان رفتار مشترکی ندارند. یا اصلاً ممکنه شما پیشزمینهی ذهنی بدی نسبت به یک رفتار داشته باشید و از اون منظوربدی رو برداشت کنید در حالی که طرف مقابلتون اصلاً چنین منظوری نداشته.
پس همین الآن به خاطر بسپریم این که از طرف مقابلمون بخواهیم فکرمون رو بخونه توقع کاملاً بیجا و اشتباهیه و ریشهی بسیاری از سوء تفاهمهاست.
2. نقاط کور،سوء تفاهمها،سوالها و دلخوریهاتون رو تلنبار نکنید که به کوهی غیرقابل جابهجا شدن تبدیل بشن.سعی کنید قبل از اتمام هر روز مسائل و مشکلات اون روز رو حل کرده و به فردا محول نکنید .البته در صورتی که هم طرف مقابلتون و هم شما به یاد داشته باشید که به جای انتقاد دوستانه به جنگی که از ابتدا فکر میکنید برندهش خودتون هستید با طرف مقابلتون نرید.همیشه به یاد داشته باشید حتی اگر در ابتدا اصلاً این طور به نظر نرسه بعد از شنیدن حرفهاش ممکنه به این نتیجه برسید که او هم حداقل به اندازهی شما یا حتی بیشتر از شما حق داشته !
: www.skyqueen.blogfa.ir
نویسنده: ملیکا بهزادی