سرگیجه جوانان در این دنیای امروزی.

متاسفانه انسان مدرن به سمت و سوی تنهایی میرود. چیزی که هم میخواهد و به دنبالش است و هم ازش گریزان است. انسان های مدرن امروزی در یک دوراهی گیر افتاده اند که هر دو را میخواهند اما به هیچ کدام نمیرسند و در چیزی مابین آن قرار دارند. مخصوصا جوانان که سرگیجه گرفته اند!

و زنان بی شوهر ...

درد دلی از ملیکا بهزادی در ادامه مطلب.

 

این فقط یک درد دل است

امروز، سنت های پدران و مادران ما متحجر و منحط انگاشته می شوند اما هیچ الگوی اخلاقی و فرهنگی جدیدی در کشور ما، که هم چنان قوی ترین عاطفه ای که بر آن حکومت می کند عاطفه مذهبی است جایگزین این تعاریف اخلاقی از دست رفته نشده است.
و طبیعی است که این جای خالی را فرهنگ ها و رفتارهایی پر می کنند که با عاطفه مذهبی غالب مردم ما سازگاری ندارد و نتیجه این ناسازگاری دوگانگی فرهنگی است.
و آن که در شکاف بین این دوفرهنگ سقوط می کند کسی جز جوان نیست که نه متعلق به نسل قبل است و نه هنوز ایدئولوژی کاملاً در او شکل گرفته است.
امروز جوانان ما در جامعه ای زندگی می کنند که حدود در روابط بین افراد از بین رفته است و از طرف دیگر از دید خانواده یک فرد خاطی و گناهکار به حساب می آیند و بین این دو وادی سرگردانند. مشکل آنان این است که همه جا از نبایدها می شنوند:چه نباید ببینند، چه نباید بشنوند، چه نباید بخوانند، چه نباید بگویند و... اما چه ببینند و بشنوند و بخوانند و بگویند؟
کیست که برای پاسخگویی به این سوالات کار کند؟ مابرای جواب دادن به این خواسته ها چه کرده ایم؟
امروز مردان ما در جامعه ای رها شده اند که روابط، ضوابطی ندارند و زنان برای خانواده و فرزندان خود خواستار چارچوب هستند زیرا خاصیت نداشتن حد و حصر کشیده شدن به ابتذال است که جامعه مقدس خانواده پذیرای آن نیست.
 در حال حاضر ما  با زنان سرپرست خانوار زیادی مواجهیم که فرزندان خود را به دندان گرفته اند و از ولنگاری گریخته و سعی در ساختن خانه و خانواده ای پاک دارند
اما این زنان به که و کجا پناه برده اند؟
به جامعه ای که از اضطرار آنان برای تامیین معاش به نحو احسن بهره جویی می کند؟
انگار در طول تاریخ، از عصر جاهلیت تا قرن 21 نگاه ابزاری و جنسیتی به زن هرگز از بین نرفته و فقط ملبس به لباسی شیک تر و امروزی تر گشته است و این واقعیت را که زن وجودی فراتر از جسم و ظاهر است هرگز، هیچ کس نتوانسته به بشر بخوراند.
حالا این زن بیچاره که با تمام وجود برای زندگی شرافتمندانه فریاد می زند تحت چتر حمایت چه کسی است؟ آن کیست  که اگر مانع از هم پاشیدن زندگی او نشده است حالا از بارش سیل آسای مصائب و بلایا بر سر او جلوگیری کند؟
چه کسی همراه اوست؟
آن کیست که در ادارات محیطی ایمن و سالم برای زن به وجود آورد تا از استفاده ابزاری از او جلوگیری گردد یا برای مشکلات اشتغال خانگی، از سرمایه اولیه گرفته تا بازاریابی و فروش چاره ای بیندیشد.
تا زنان سرپرست خانوار در کنار فرزندان خود به کار کردن بپردازند و خود و آن ها را از آسیب ها مصون بدارند؟
آیا ما در این شرایط بحرانی به فکر این هستیم که زنانی که خود خواهان زندگی سالم هستند را مجبور نکنیم تا برای پاسخ دادن به چشمان منتظر کودکان خود، به مفاسد بزرگتر آلوده شوند؟
باری، با این گفته ها و ناگفته ها چه می توان کرد؟ در این اقیانوس بی کران و طوفانی رها شده ایم و خود باید به فکر نجات خود باشیم. اما چه کنیم؟ شما بگویید...

  :  www.skyqueen.blogfa.ir

نویسنده: ملیکا بهزادی